تعداد کارگردانان زن و فیلمهای ساخته شده توسط زنان در فستیوالهای بزرگ سینمای جهان اندک است و این رقم به حد و شکلی است که سو بروکس استرالیایی از آنها به عنوان یک نسل در حال انقراض یاد میکند و به اعتقاد او این روند در حال بهبود و تغییر هم نیست و بنظر نمیرسد به این زودیها شاهد عوض شدن محسوس این شرایط باشیم.سو بروکس که جدیدترین کار دراماش به نام «در جستجوی گریس» را در فستیوال معتبر ونیز ایتالیا (11 تا 22 شهریور) شرکت داده بود، عملا فقط یکی از دو کارگردان زنی بود که در بخش بسیار مهم «مسابقه» فستیوال حضور داشت و این در حالی است که تصاحب شیر طلایی این جشنواره آرزوی هر فیلمسازی است. سو بروکس 62 سال سن دارد و بیش از سه دهه کوشیده برای پروژههایش حامیان لازم را فراهم آورد ولی بدتر از بینتیجه ماندن این کوششها فراهم نبودن شرایط برای تغییر دادن این وضعیت است. بروکس میگوید: چطور امیدوار باشم؛ چهل سال است
که این روال ادامه دارد و عوض شدن آن در شرایط فعلی نیز بسیار سخت مینماید. فیلمسازان زن کشورم دست به کارهای مهمی زده و آثار بسیار خوب و مهمی را در سالهای اخیر ساختهاند اما بر اثر همین تضییعها این آثار کمتر مشاهده شده است.
تصویری صادقانه از یک مزار
«در جستجوی گریس» یک تصویر صادقانه از یک خانواده معمولی در استرالیا است که همه چیز آن به طور عادی پیش میرود تا این که روزی دختر خانواده که گریس نام دارد، دست به فرار از خانه میزند و همراه با آن پول قابل توجهی از پدرش را که در یک گاوصندوق حفظ میکرده، با خود میبرد. نقش این دختر فراری را اودهسا یانگ هنرپیشه زن جوان استرالیایی با مهارت چشمگیری ایفا کرده است و وی از همه سو در فستیوال ونیز مورد ستایش قرار گرفته است. نقش مادر و پدر این بازیگر را هم در این فیلم رادا میچل و ریچارد راکس بورو بازی کردهاند و آنها را در قالب والدینی میبینیم که فرار گریس و تبعات آن ایرادات زیاد موجود در زندگیشان را که پیشتر پنهان مانده بود، عیان میسازد. ماجراها در غرب استرالیا روی میدهد و یک سری اتفاقات پیچ در پیچ و متوالی کاراکترها را به سوی یک پایان نه چندان قابل پیشبینی به پیش میبرد. این اولین فیلم سو بروکس بعد از کار سال 2009 وی به نام «Sub Division» به حساب میآید و روی همرفته سومین فیلم بلند وی با احتساب «داستان ژآپنی» در سال 2003 محسوب میشود و این فیلم اولیه جوایز متعددی را برای او به ارمغان آورد. در سالهای فیمابین و در سایر ایام طولانی سپری شده فیلمهای متعددی بوده که بروکس تلاش در ساختشان داشته اما بدلایل مختلف نیمه کاره مانده و در نهایت متوقف شدهاند و عمدهترین این سببها نرسیدن پول لازم و عدم حمایت اسپانسرها از کارهای بروکس بوده است.
بزرگترین مشکل
بروکس معتقد است بزرگترین مشکل فیلمسازان زن در سطح جهان در همین نقطه قابل تشخیص و لمس است و آن همراهی نکردن استودیوها با آنان و به تبع آن جور نشدن پول و وسایلی است که برای ساخت فیلمهایشان احتیاج داشتهاند. بروکس میگوید: این یک واقعیت مسلم و روشن و ساده است که در سطح جهان استودیوها و سرمایهگذاران حاضر به ریسک کردن روی فیلمهای زنان نیستند و تا بحث فیلمهای ساخته شده توسط آنان پیش میآید، انصراف میدهند و از پروژه کنار میکشند. تصمیمهای مرتبط با این قضیه را مردان در استودیوها میگیرند و بدیهی است که این تصمیمها بر خلاف منافع زنان و ناقض حقوق آنان باشد. به این ترتیب ما پیوسته همان فیلمهای سابق را میبینیم و اثاری را که با هدف حمایت از سینماگران مرد ساخته میشوند.
شرکت صرف کافی نیست
سو بروکس بعد از پخش شدن «در جستجوی گریس» در ونیز راهی تورنتوی کانادا شده تا بر مراسم پخش فیلمش در فستیوال معتبر این شهر هم نظارت و آنجا نیز سخنرانی کند. وی میگوید حتی در زمان ساخت «در جستجوی گریس» نیز آسایش نداشت و روزی با او تماس گرفته بودند و از وی خواستار شماره تماس مدیر برنامههایش شده بودند. درست است که آن تماس مثبت بود و هدف تماس گیرندگان دعوت وی به فستیوال ونیز بود اما شرکت در این جشنواره و تمجیدهای صورت گرفته از فیلم جدیدش هم لزوما به این معنا نیست که این کارگردان اقیانوسیهای به هنگام ساخت کارهای بعدیاش آسایش و حمایت بیشتری را شامل حال خود ببیند.
بعد از خوابیدن گرد و غبارها
با این که کار تازه بروکس آن قدر با ارج و قرب همراه شد که در ونیز در بخش مسابقه به رقابت گذاشته شد اما در تورنتو و در جشنوارهای که جزو 10 فستیوال نخست سینمای جهان است (اما با ونیز به لحاظ اعتبار و سابقه برابری نمیکند) فقط در یک بخش تازه تاسیس شده به نام Platform به نمایش و در معرض رقابت با سایرین گذاشته شده است. این به تنهایی و لزوما نشانه بیاعتنایی به فیلمسازان زن نیست اما بخشی دیگر از برخوردهایی است که بروکس را دلسرد کرده و او را به این باور رسانده که وی و همتاهایش را راهی به جمع بزرگان مورد تایید و حمایت هالیوود نیست و بهتر است اجتماعات دیگری را برای خود بجویند. او البته با لحنی توام با رضایت میگوید: باید شاکر باشم که «در جستجوی گریس» در دو جشنواره مهم پیاپی سینمای دنیا به نمایش گذاشته شد و شرایط در روزهای اخیر مساعدتر از گذشته شده است. در عین حال ما بعد از اتمام هر یک از این فستیوالها و بعد از فرو خوابیدن گرد و غبارها با همان حقایق روز طرف هستیم و با این نکته که حمایت از ما حتی یک دهم میزان حمایت از سینماگران مرد نیست. فیلمسازی در استرالیا سختیهای ویژه خود را دارد و ارائه کارهای فرهنگی در اینجا سختتر است زیرا فیلمتان نباید ضرر پس بدهد. با این اوصاف ما هر چه فیلمهای بیشتری از ژانر تریلر و یا قصههای پر حادثه بسازیم به نفعمان خواهد بود چون کم و بیش یر به یر میکنند. فایده بزرگ ونیز و تورنتو برای ما این است که ما را برای ساعات و حتی دقایقی از این حقیقت مسلم دور نگه میدارد و با بزرگان رفت و آمد میکنیم.
واکنشهای متضاد
اما عکسالعملها نسبت به فیلم «در جستجوی گریس» در ونیز و تورنتو متضاد و 180 درجه متفاوت بوده و عدهای آن را ستوده و برخی به شدت کوبیدهاند، به نوشته هافینگتون پست فرار کاراکتر گریس از خانه و خانوادهاش و تبعات آن بینندگان را تکان میدهد و سحر میکند ولی سایت خبری Indie Wire با لحنی ناامیدانه نصریح کرده که به رغم تمامی مساعی بروکس برای سطح بالا جلوه دادن فیلمش، «در جستجوی گریس» عملاً چیزی بیش از یک ملودرام احساسی و تصنعی تلویزیونی نیست و همین حال و هوا را در بردارد. این قصهای است که به آسانی پایان نمییابد.
منبع: AFP