«Spot Light» («زیر نظر» یا «در مرکز توجه») عنوان فیلم جدید و خبرساز تام مک کارتی آمریکایی است که برخلاف فیلم قبلی وی به نام «The Cobbler» به خوبی توانسته است ویژگیهای یک فیلم منسجم رابروز بدهد و یک مسئله خطیر اجتماعی را در قالب یک کار جنایی به تماشاگران عرضه نماید و افشای یک تخلف بزرگ پنهان مانده را به تصویر بکشد.«Spot Light» پیرامون تخلفهای اخلاقی است که چندی پیش در کلیسای کاتولیک در آمریکا روی داد و مبنا و منبع اطلاعاتی فیلم، گزارشهای روزنامه بوستون گلوب در این خصوص است که برنده جایزه پولیتزر هم شد. در این فیلم با روشی که پیشتر در فیلمهای سیاسی و جنایی و تحقیقاتی مشابه «تمامی مردان رییس جمهوری» و «زودیاک» هم دیده شده بود، اطلاعات ذره ذره جمع و به تماشاگران ارائه میشود تا آنها دریابند که ماجرا چه بوده و قادر به قضاوتی دقیق در این باره باشند.
سکوت در قبال اتهام
در سالهای اخیر هر گاه نهادی در غرب به همین شکل در معرض اتهام قرار گرفته، تلاشاش برای رفع اتهام فقط بر ابعاد خبری موضوع افزوده و کار را بر آنها سختتر کرده است و در نتیجه کلیسای کاتولیک تا این لحظه در مورد فیلم «در مرکز توجه» اظهار نظر رسمی مهم و بزرگی نکرده است. این کلیسا در زمان اکران «فیلومنا» فیلمی با بازی جودی دنچ در رل اصلی که در سال 2013 پخش شد و در آن اتهامات وارده به بخشی از جامعه کلیسایی در آمریکا به شکلی نامستحکم و بدون ادله کافی صورت گرفت و راهبهها به روشی بدون استدلال مورد تهاجم قرار گرفتند، در مقام عکس العمل بر آمد و دفاعیاتش نیز قابل قبول به نظر میرسید اما اکنون در مورد فیلم «زیر نظر» این باور و طرز برخورد وجود ندارد زیرا ادله مطرح شده در این فیلم قویتر است و تام مک کارتی در مقام کارگردان و جاش سینگر به عنوان سناریست، بسیار روزنامه نگارانه و بر اساس گزارشهای موجود با ماجرا برخورد کرده و به گونهای فقط وقایع نگاری و حقیقت گویی کردهاند و فیلمشان تا حدی مستند وار شده و مبتنی بر حقایق و آمار و اتفاقات تحقق یافته است و کمتر از گمان و تصور بر میخیزد و بخصوص گزارشهای بوستون گلوب که صحت اکثر آنها به اثبات رسیده، پایه و مبنای کار فیلمسازان قرار گرفته است. این چنین است که خبری از شواهد غیر مستدل در این فیلم نیست و روی حدسیات مانوور داده نشده و نمیبینیم که با رجوع به مسایلی همچون لب خوانی و تکیه صرف بر چند عکس و با تماشای سایهها و استناد به گمانهای مبهم کسی متهم شود و یا خبر از توطئههای پشت پرده داده شود و فقط شرح اتفاقات میآید و آنچه که گمان میرود از 45 سال پیش به این سو در کلیسای کاتولیک از سوی برخی افراد شدت گرفت و بحرانهای آن در سالهای بعدی بروز کرد.
ارکان سست شده
گزارشگران بوستون گلوب بعد از کامل شدن تحقیقاتشان و چاپ آن در این نشریه به شوخی و شاید هم جدی میگفتند مایلاند قیافه کاردینال برنارد لاو (با بازی لن کاریو) را بعد از افشا شدن کج رویها در کلیسای کاتولیک ببینند و این مسئله به خوبی نشان میدهد که چطور این ماجرا توانسته بود ارکان کلیسا را در آمریکا سست کند و عملکرد آن را زیر سوال ببرد و کاردینالها نیز پاسخی برای این فرآیند نداشتند. در شروع فیلم «Spot Light» به یک شب سرد زمستانی در سال 1976رجعت داده میشویم و به یک اداره پلیس در شهر بوستون مرکز ایالت ماساچوست آمریکا ورود میکنیم. آنجا کشیشی به نام جان گوگان را مشاهده میکنیم که به جرم تخلفی که به وضوح گفته نمیشود چیست، بازداشت شده و در حال ارائه توضیحاتی است. این ماجرا دیری نمیپاید و با دخالت کلیسا موضوع حل و وی پس از ساعاتی آزاد میشود، 25 سال با این اوصاف در آرامش ظاهری سپری میگردد و همه گمان میبرند موضوع هر چه بوده، حل شده و اصولاً صحت نداشته است اما در جولای 2001 در یک افشاگری حیرت انگیز مشخص میگردد که همان کشیش (گوگان) در زمان مورد بحث کودک آزاری کرده و تعدادی زیادی از بچهها در این ارتباط به کلیسا و دادگاه شکایت کردهاند.
جدیت به جای آسان نگری
تفاوت موضوع با مرتبه قبلی این است که یک سردبیر جدید و جستجوگر به نام مارتی بارون (لیو شرایبر) که درصدد احیای بوستون گلوب است، از این فرصتها نمیگذرد و خیال آسان نگری ندارد و برعکس در موضوع دقیق میشود و یک تیم تحقیقاتی و کاری متشکل از چهار روزنامه نگار قوی را مامور پیگیری این موضوع و کشف حقایق و ارائه گزارشهایی پیرامون آن میکند و سرکردگی این گروه با خبرنگار ارشد و مجربی به نام والتر رابی رابینسون (مایکل کیتون) است. روند تحقیقات و ریتم کار این گروه کند و آرام به پیش میرود اما پیوسته جریان دارد و به طور همزمان چند جناح و مورد و عرصه را شامل میشود. یکی از مردان سختکوش در این راه مایکل ریزندس (مارک رافالو) است که تلاش دارد میچل گارابدیان (استنلی توچی) را وارد این بازی و از اطلاعات او برای مشخصتر شدن این پرونده و فرجام آن استفاده کند. گارابدیان یک وکیل مجرب است که در پرونده گوگان سهم قابل توجهی را به خود اختصاص داده و این به سبب ارتباط قبلی او با این کشیش و ماجرای وی و وابستگان گوگان و اطلاع داشتن از بسیاری از مسایل آنان است. اگر این تیم تحقیقاتی بتواند به پروندههایی دست یابد که کلیسای کاتولیک آنها را برای حفاظت از کشیشها پنهان نگه داشته، بخش عمدهای از مشکلات حل شده و ابهامها رفع خواهد شد و اینجاست که سهم تک تک اعضای گروه تحقیق و تیم تشکیل شده در روزنامه بوستون گلوب بیشتر میشود. یکی از این اعضا که خبرنگاری به نام ساشا فایفر (راشل مک آدامز) است، شروع به مصاحبه با برخی کشیشهای متهم شده به تخلف اخلاقی و همچنین قربانیان این ماجراها میکند و با اریک مک لیش (بیلی کرادوپ) نیز که یک دادستان زبده است به گفتوگو میپردازد.
اصل ماجراها
هر چه هست، خبرنگاران تحقیقگر به آرامی به مدارک تازهای دست مییابند و متوجه میشوند که یک اسقف ارشد کلیسا از تخلفهای فوق مطلع بوده و راه حل مشکلات از منظر او کنار گذاشتن کشیشهای خطاکار از مناصب قبلیشان، فرستادن آنها به مراکز درمانی و مشاورهای برای مقابله با افکار منفیشان و سپس گسیل آنها به پستهای ماموریتی تازه در دور دست به قصد رها ساختن آنها از پیگردهای قضایی احتمالی بوده است. به واقع روزنامه نگاران به این نتیجه میرسند که نه تنها مدیران رده اول کلیسای کاتولیک از این مسایل بی خبر نبودهاند بلکه در حال مدیریت مسایل بودهاند تا این رویدادها به بلوا و جنجال نیانجامد و موضوع مشمول مرور زمان و فراموشی بشود.
مهار به جای افشا
تحقیقات خبرنگار دیگری به نام مت کارول (برایان دارسی جیمز) نیز همان نتایجی را در بر دارد که ریزندس و فایفر به آن رسیده بودند و آن، کشف تلاش طولانی و بزرگ افرادی است که وظیفه اصلیشان افشای کج رویها بوده اما تبدیل به مهار کنندگان آن شدهاند. برای رساندن هر چه بیشتر و بهتر این روند و نتایج آن به چشم و گوش بینندهها تام مک کارتی در مقام کارگردان از فیلمبرداری هوشمندانه و توام با اشارات ماسانوبو تاکایاناگی ژاپنی به بهترین شکل بهرهمند میشود و این هنرمند با تصاویر عریض و طویلاش از تحریریه روزنامه بوستون گلوب، فضای کوچک کشف حقایق ماجرای فوق را به یک سرزمین وسیع تبدیل میکند. «ترکینگ شات»های تاکایاناگی در این فیلم از نقاط ممتاز آن است و از این طریق کریدورهای روزنامه تبدیل به نمادهای تیرهای شده که فقط با نور کشف حقایق به سوی روشنایی سوق مییابند. این یک فیلم افشاگر است که میگوید چگونه جوامع غربی همچنان و با شتاب به سوی فساد رفتاری حرکت میکنند و ماجرای این فیلم فقط گوشهای از این فضایا است که چون افشا شده و رسمیت یافته و کار به محاکمه و دادگاه کشیده شده، جایی برای انکار نداشته است و چه بسیار ماجراهای تاسف آور دیگر که پنهان مانده و اصلاً رو نشدهاند.
مشخصات فیلم
عنوان: «در مرکز توجه» («زیر نظر»)
محصول: شرکت اوپن رود آمریکا
تهیهکنندگان: مایکل شوگر، استیو گولین و نیکول راکلین
سناریستها: جاش سینگر و تام مک کارتی
کارگردان: تام مک کارتی
مدیر فیلمبرداری: ماسانوبو تاکایاناگی
تدوینگر: تام مک اردل
موسیقی متن: هاوارد شور
طراحان صحنه: ویلیام چنگ و جان مک نیل
طول مدت: 128 دقیقه
بازیگران: مارک رافالو، مایکل کیتون، راشل مک آدامز، لیو شرایبر، جان اسلیتری، برایان دارسی جیمز، استنلی توچی، بیلی کرادوپ، پل گوییل فویل، جیمی شریدان، لن کاریو، نیل هاف و مایکل سیریل کریگتون.
منبع: Variety