قسمت پنجم «ماموریت غیرممکن» پنجمین مرتبه همکاری کریستوفر مک کواری را در مقام سناریست و کارگردان با تام کروز به عنوان ابر ستاره این سری فیلم‌ها شکل داده و اگر حسنی بر این قضیه مترتب باشد این است که مک کواری با سود جستن از آشنایی‌های قبلی و حل شدن در موضوعات فیلم می‌تواند ارتباط صد در صد کاراکترهای فیلم جدیدش با دولتمردان و پروژه‌های دولتی را قطع و این گونه وانمود کند که آنها گاه برای منافع دولت و زمانی هم برای سود خودشان یا سایر شرکت‌ها اقدام می‌کنند. در این ارتباط رییس «سیا» (با بازی الک بالدوین) در نمایی از فیلم پنجم با علم به این که ماهیت و عملکرد همراهان ایان هانت (تام کروز) یعنی برانت (جره می رنر) و بنجی (سایمون پگ) چیست، آنها را به کار موقتی در سازمان خصوصی

مامور مخفی بدون ملیت

 قسمت پنجم «ماموریت غیرممکن» پنجمین مرتبه همکاری کریستوفر مک کواری را در مقام سناریست و کارگردان با تام کروز به عنوان ابر ستاره این سری فیلم‌ها شکل داده و اگر حسنی بر این قضیه مترتب باشد این است که مک کواری با سود جستن از آشنایی‌های قبلی و حل شدن در موضوعات فیلم می‌تواند ارتباط صد در صد کاراکترهای فیلم جدیدش با دولتمردان و پروژه‌های دولتی را قطع و این گونه وانمود کند که آنها گاه برای منافع دولت و زمانی هم برای سود خودشان یا سایر شرکت‌ها اقدام می‌کنند. در این ارتباط رییس «سیا» (با بازی الک بالدوین) در نمایی از فیلم پنجم با علم به این که ماهیت و عملکرد همراهان ایان هانت (تام کروز) یعنی برانت (جره می رنر) و بنجی (سایمون پگ) چیست، آنها را به کار موقتی در سازمان خصوصی

ـ دولتی خود وا می‌دارد ولی این نهایت تشکری است که از هانت به خاطر قهرمان بازیهایش انجام می‌شود. قهرمان بازیهایی که حتی آویزان شدن حقیقی تام کروز را از بدنه یک هواپیمای در حال حرکت هم در قسمتی از فیلم و به واقع در مشهورترین و پر سر و صداترین نمای فیلم «ماموریت غیرممکن ۵» که نام جنبی و کامل‌کننده‌اش «ملت چموش» یا «ملت سرکش» است، شامل می‌شود. به واقع هانت و همکارانش در قسمت پنجم پذیرفته‌اند که بخشی از اقدامات و عملیات‌شان نه برای بهروزی سیا بلکه به قصد پیروزی سایر سازمان‌هایی است که با اشرار حاضر در این قضیه در حال ستیزند ولی شاید خودشان هم چندان موجه‌تر از اشرار نباشند.

راهی متفاوت

اتان هانت این بار به سبب ایجاد مانع در رسیدن مجموعه بزرگ سلاح‌های شیمیایی به سندیکای بزرگ خلافکاری طرف مبارزه‌اش، با خطر پرت شدن از آسمان و مرگی دلخراش مواجه است. پیشتر همین سندیکا در قصه‌های چهار فیلم قبلی با دولت آمریکا و سیا همکاری می‌کرد اما بنظر می‌رسد که حالا راه خودش را می‌رود و این وجه تفاوت اصلی سندیکا با دفعات قبل است و اگر مک کواری و کروز در اواخر فیلم جدیدشان به سطوح جدیدی از خشونت و مرگ می‌رسند و فیلم‌شان پرفروش‌ترین فیلم هفته گذشته آمریکا و کانادا و ۳۳ کشور دیگر شد، به همین سبب بود.

یک زن توانمند

این بار البته در جمع حادثه سازان فیلم جدید یک زن مستقل و توانمند به نام ایلسا فاست (ربه کا فرگوسن) هم مشاهده می‌شود که بنظر می‌رسد دست همکاری با سندیکا داده است، مگر در مواردی که در ضدیت با آنها کار می‌کند! با این که از ابتدا می‌توان حدس زد که او در نهایت طرف چه کسی را می‌گیرد (اتان هانت)، همین که در طول قصه بیننده باید دائماً پیرامون جهت گیری‌های او در مغزش پرس و جو و درباره مسیر حرکت وی گمانه زنی کند، از شیرینی‌های فیلم جدید مک کواری و کروز و از دلایل ادامه رونق ماموریت‌های غیرممکن است که آنها را با اسم اختصاری «MI»‌ها نیز نامگذاری کرده‌اند. به واقع این فرانچیز که عمرش ۱۹ ساله شده، بر اساس مولفه‌های راز و حادثه حرکت می‌کند و با ایجاد احتمالات مختلف و شکل دادن آشوب و درگیری پیرامون آنها بیننده‌ها را تا پایان این فیلم‌های ۵ گانه بدنبال خود می‌کشاند.

حرکت بدون ریسک

مک کواری فرمول‌‌هایی را که این فرانچیز را از زمان پیدایش آن (در سال ۱۹۹۶) به موفقیت رسانده است، عوض نمی‌کند و با همان روش‌ها به سمت جلو می‌رود و در صحنه‌های اکشن نیز دست به ریسک‌ها و نوآوری‌های بزرگ نمی‌زند زیرا از کارگردانان توانایی نیست که توفیق این صحنه‌ها را بعد از تغییر ضمانت کند و هزینه‌ها را هم به طرز چشمگیری افزایش ندهد. تنها تغییر عمده‌ای که او در قضایا به وجود آورده، عوض کردن روحیات و طرز فکر قهرمان قصه (اتان هانت) است که پیشتر هم از آن یاد کردیم. در سیستم او هانت نه یک مرد متمایل به سیا بلکه مامور اجرایی و مخفی بدون ملیتی است که هر کاری را که برای امنیت جامعه صلاح می‌داند، انجام می‌دهد و توضیحی را هم به هیچکس بدهکار نیست و اگر در فضای فیلم دقیق شویم، می‌بینیم او آن قدرها هم مخفی و غیر قابل رویت نیست و دولت‌های مختلف او را می‌شناسند و بر اساس آن با وی برخورد می‌کنند.

بدون همراه ثابت

این بار او همراهان مشخص و ثابتی هم ندارد و برانت و بنجی که پیشتر نام‌شان آمد راه خود را سوا کرده‌اند و به همین خاطر است که هانت به ایلسا دل بسته است و از خود می‌پرسد آیا وی کسی هست که تا پایان اتفاقات پای او بایستد و همراه و حامی او باشد. با این همه فیلم به ما می‌گوید که هانت می‌تواند در عین عدم همراهی‌ها در سطح جهان حرکت کند و از زیر رادار سیا هم بگریزد و این سازمان جهنمی حتی باور نداردکه سندیکایی هم وجود دارد که کارش انجام همه خطاهای بزرگی است که در رویارویی‌های آنها با هانت مشخص می‌شود. هانت تا حدی بنجی را متقاعد به کمک مجدد به خود می‌کند و با یاری وی از یک ترور سیاسی به سبک «کاندیدای منچوری» (که در یک فیلم معروف اوایل دهه ۱۹۶۰ به تصویر کشیده شده) جلوگیری می‌کند و این کار قرار بود حین اجرای یک اپرای معروف در تالار مرکزی اپرای شهر وین پایتخت اتریش صورت پذیرد. سیا حالا باور آورده است که لتان هانت پشت این ماجراها است و برانت با مطلع شدن از طریق آنها از پناهگاهش خارج می‌شود و ایلسا را نشان می‌کند تا قبل از این که گماشته‌های سیا و یا اشرار به هانت دست یابند، موجب فرار وی از دست آنها شود.

جاسوس بازیهای سنتی

در نهایت کار به بازی‌های جاسوسی از نوع سنتی آن کشیده می‌شود و کارها به شیوه انگلیسی آن به پیش می‌رود و در نتیجه کارها به تظاهر و ریا و پنهان شدن پشت گریم‌ها و لباس‌های تقلبی و عدم وفاداری در بالاترین سطح آن کشیده می‌شود. رهبر سندیکای خلافکاران هم که مردی مار مانند به نام سولومون لین (شون هریس) است احساس می‌کند اگر شخصا وارد صحنه و چهره‌اش را عیان نکند،کارها به پیش نمی‌رود و این همان چیزی است که اتان هانت هم می‌خواهد و به برخورد بزرگ نهایی بین این دو منجر می‌شود. همه اینها به اضافه لوکیشن‌های زیبا و البته پخش آن بر شیوه چشم نواز ایمکس از «ماموریت غیرممکن ۵» فیلمی دیدنی ساخته و موسیقی پرشتاب قطع نشدنی جو کریمر که موسیقی اورژینال لالو شفرین از سریال تلویزیونی‌ای را که این فیلم‌ها از آن اقتباس شده در بطن خود دارد نه تنها شنوندگان و بینندگان این فیلم را از این مسیر‌ها و اتفاقات عبور می‌دهد بلکه از حالا به سوی فیلم ششم ـ در هر زمان که تام کروز بخواهد! ـ سوق می‌دهد. هر چه باشد کروز نه فقط ستاره و به حرکت درآورنده این فیلم‌ها است بلکه از تهیه کنندگان اصلی آنها نیز به شمار می‌آید.

مشخصات فیلم

عنوان: «ماموریت غیرممکن: ملت چموش»

محصول: کمپانی‌های اسکای دنس و اودین

تهیه کنندگان: تام کروز، جی‌جی ابرامز، برایان برک و دیوید الیسون

سناریست: کریستوفر مک کواری، بر اساس سریالی تلویزیونی از بروس گیلر محصول اوایل دهه ۱۹۷۰

کارگردان: کریستوفر مک کواری /مدیر فیلمبرداری: رابرت الس ویت

طراح صحنه: جیم بیسل /طراح لباس: جووانا جانستون

تدوینگر: ادی همیلتون/ موسیقی متن: جو کریمر

مدیر جلوه‌های بصری: دیوید ویکه ری / طول مدت: ۱۳۱ دقیقه

بازیگران: تام کروز، جره می رنر، سایمون پگ، ربه کا فرگوسن، وینگ ریمس، شون هریس، سایمون مک برنی و الک بالدوین.

منبع: Hollywood Reporter

درباره webmaster

webmaster

همچنین بخوانید

در پیچ و خم‌های ناهموار زندگی

این که هر دو هنرمند فوق مثل تویبین از جوامع بریتانیایی می‌آیند کمک کرده تا فیلم یکدست‌تر شود و راویان فیلم غریبه‌هایی نباشند که با زبان فرهنگی متفاوتی سخن می‌گویند. نیک هورنبی مثل خود تویبین در درجه اول یک رمان نویس بوده که بعداً به سناریو نویسی کشیده شده است. حتی فاصله سنی این دو نفر نیز اندک است و هورنبی فقط دو سال از تویبین جوان‌تر است. هورنبی که متولد شهر ردهیل در منطقه ساری انگلیس است، اولین کتابش را که مجموعه‌ای از اطلاعات و نوشته‌ها درباره برخی نویسندگان آمریکایی مثل توبیاس وولف بود و