از استیون اسپیلبرگ آمریکایی که فاصله اندکی تا 70 ساله شدن دارد، بعد از فیلم تاریخ نگارانه «لینکولن» او در سال 2012 فیلم جدیدی اکران نشده بود و در نتیجه قابل فهم است که چرا فیلم تازه او به نام «پل جاسوس‌ها» تا این حد مورد توجه و بررسی و رایزنی قرار گرفته است.اگر «لینکولن» داستان بخشی از زندگی ابراهام لینکولن رییس جمهوری سابق آمریکا با بازی درخشان و اسکاری دانی یل دی لوییس بود، «پل جاسوس‌ها» نیز بر اساس اتفاقی تقریباً واقعی و رویدادی که رگ و پی آن کاملا سیاسی است، می‌کوشد مانیفست‌های قدیمی بین آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی را توضیح بدهد و بگوید چرا این دو کشور سالها در یک تقابل موسوم به جنگ سرد روح و جان یکدیگر را عذاب دادند و از چه طریق بارها زیر پای یکدیگر دام و چاه گذاشتند و البته با تمی حمایتگرانه از آمریکای زیاده خواه مدعی پیش افتادن این کشور در این معادلات می‌شود اما اگر این عنصر کاملا واضح تبلیغاتی را کنار بگذاریم می‌بینیم هر دو طرف به یک اندازه از این جنگ متمتع یا متضرر شده‌اند.

– پـــــــــــل‌های تزویر و تردید

 از استیون اسپیلبرگ آمریکایی که فاصله اندکی تا ۷۰ ساله شدن دارد، بعد از فیلم تاریخ نگارانه «لینکولن» او در سال ۲۰۱۲ فیلم جدیدی اکران نشده بود و در نتیجه قابل فهم است که چرا فیلم تازه او به نام «پل جاسوس‌ها» تا این حد مورد توجه و بررسی و رایزنی قرار گرفته است.اگر «لینکولن» داستان بخشی از زندگی ابراهام لینکولن رییس جمهوری سابق آمریکا با بازی درخشان و اسکاری دانی یل دی لوییس بود، «پل جاسوس‌ها» نیز بر اساس اتفاقی تقریباً واقعی و رویدادی که رگ و پی آن کاملا سیاسی است، می‌کوشد مانیفست‌های قدیمی بین آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی را توضیح بدهد و بگوید چرا این دو کشور سالها در یک تقابل موسوم به جنگ سرد روح و جان یکدیگر را عذاب دادند و از چه طریق بارها زیر پای یکدیگر دام و چاه گذاشتند و البته با تمی حمایتگرانه از آمریکای زیاده خواه مدعی پیش افتادن این کشور در این معادلات می‌شود اما اگر این عنصر کاملا واضح تبلیغاتی را کنار بگذاریم می‌بینیم هر دو طرف به یک اندازه از این جنگ متمتع یا متضرر شده‌اند.

مجادلات پابرجا

«پل جاسوس‌ها» که بعد از دو هفته اکران در آمریکای شمالی ۳۳ میلیون دلار و بعد از همین مدت نمایش در سایر قاره‌ها ۵۲ میلیون دلار فروش داشته و بیست و نهمین فیلم بلند اسپیلبرگ طی ۴۵ سال فیلمسازی اوست، ورود موفقیت آمیز استیون اسپیلبرگ را به دنیای جنگ‌های سیاسی و مناقشات اجتماعی قرن گذشته به نمایش می‌گذارد. مجادلاتی که هنوز به نحوی از انحا پابرجاست و سبب شده میانه آمریکایی‌ها و روسها همیشه شکراب باشد.

سمت و سوهای کاذب

«پل جاسوس‌ها» با حرفه‌ای گری‌های یک فیلمساز مسلط، قصه‌گویی صریح و بی‌واسطه مشتی متخصص امور سیاسی و سناریست‌های حرفه‌ای در عین خلق امیدهایی ولو کاذب بیننده‌ها را به سمت و سوهایی می‌کشاند که به جای قوه تشخیص حقایق در هیجانات لحظه‌ای و کشف ناشناخته‌های اجتماعی گرفتار می‌شوند و فیلمی را با اعجاب و تحسین می‌بینند که فاقد هدفمندی‌های خاص سیاس و خط دهنده به ایده‌های مردم عادی و حقیقت طلب نیست اما آرایه‌ای از حقیقت خواهی را بر تن آن کرده‌اند.

بازیهای عالی

بازیهای تام هنکس معروف و مارک ریلنس شگفتی‌ساز در رل‌های اصلی این درام جاسوسی که بیننده‌ها را به نقاط اوج جنگ سرد منتقل می‌کند. فوق العاده خوب و راز موفقیت فیلم است. آنهایی که با داستان‌های سیاسی ـ جنایی جان لوکاده رمان نویس مشهور آمریکایی آشنا هستند می‌دانند او در ورای خیرخواهی‌های ظاهری سیاسی چه دغل‌هایی را لای عباراتش پنهان نگه داشته است ولی اسپیلبرگ اجازه بروز این گونه رویکردها را در این قصه نداده و گره‌های سیاسی که او به موضوع زده، پیچیده‌تر از کارهای همگنان اوست و به آسانی باز نمی‌شود ولی آن قدر جذاب است که بیننده بر اثر آن از خود نپرسد چرا باید با مشتی ضد قهرمان اهل معامله و فاقد آرمان‌های ارزشمند همذات پنداری کند.

گرگ‌های باران دیده

اسپیلبرگ بی‌گمان این موفقیت را مدیون استادی مت چارمان و البته برادران مشهور کوئن (اتان و جوئل) در نگارش سناریوی این فیلم است و اگر چارمان را هنرمند تازه اوج گرفته و کم تجربه‌ای از بریتانیا بدانیم که چرخ و فلک با او مساعدت داشته کوئن ها گرگ‌های باران دیده دنیای فیلمسازی و کهنه قصه سرایانی هستند که می‌دانند برای بخشیدن جذابیت به قصه پرفریب «پل جاسوس‌ها» چه باید کرد.

معاوضه اسرای برجسته

در سال ۱۹۶۲ به سر می‌بریم و در آمریکایی که برای بازپس گیری گری پاورز بی‌تابی می‌کند. پاورز خلبان یک هواپیمای جاسوسی و ردگیری بود که در خاک اتحاد جماهیر شوروی توسط نیروی هوایی این کشور اسیر شد و روس‌ها گفتند حاضرند او را فقط در صورتی به آمریکا عودت دهند که آمریکایی‌ها یک جاسوس زبده اسیر شده آنها به نام رودولف ابل را پس بدهند. به این ترتیب مقرر شد که در یک ماجرای آدم در قبال آدم و اسیر در ازای اسیر  و در نقطه تلاقی‌ برلین غربی و برلین شرقی و در محلی که آن را بر طبق سنت پل جاسوس‌ها می‌نامیدند، پاورز و ابل با یکدیگر معاوضه شوند و پاورز از برلین شرقی پا به داخل برلین غربی بگذارد و ابل راه مخالف را طی کند. در عین حال هر دو سو آماده بودند در صورت تحقق کوچک‌ترین ریا و کج روی در امر معاوضه‌ اسرا آتشی به روی حتی نفر خودی بگشایند و غائله را ختم و از رو شدن اسرار نهان جلوگیری کنند.

با تمامی جزئیات

در فیلم تازه اسپیلبرگ مقدمات این معاوضه به شکل مافوق دقیقی تشریح و ترسیم می‌شود و جزییات مذاکرات دو طرف و بالا و پایین قضایا و رفت و آمدها و مانوورها و محاسبات آشکار و پنهان چنان شرح داده می‌شود که تماشاگران حتی از نکات غیرضروری نیز مطلع می‌شوند. هر دو طرف به یک نکته کلیدی شک دارند و از این می‌ترسند که مبادا مامور اسیر شده‌شان زیر شکنجه دشمنان همه حقایق و رازها را لو داده باشد و در آن صورت آیا واقعاً باید آنها را حفظ کرد و آیا معاوضه یک مهره سوخته فایده‌ای دارد که رنج عظیم بازیابی‌اش را توجیه کند.

دو در ازای یک

دولت زیاده خواه آمریکا پیرو همین باور و احتمال و بیم حتی پیشنهاد می‌دهد که در قبال آزادسازی این مامور ویژه روس دو مهره خود را می خواهد و دومی یک دانشجوی آمریکایی به نام فردریک پرایور است که آمریکایی‌ها مدعی‌اند از روسها بیهوده و بی‌جهت در برلین شرقی به اسارت گرفته و متهم به جاسوسی به سود غرب کرده‌اند. آمریکایی‌ها معتقدند اگر این معامله «دو در ازای یک» شکل گیرد حتی اگر مهره‌های سوخته‌ای را از شوروی‌ها پس بگیرند نزد افکار عمومی در کشورشان پیروز تلقی خواهند شد و همین گان‌ها و رواج مسایلی مشابه در افکار و برنامه‌های روسها به این معنا است که برای هر دو طرف نمای پیروزی و القای آن به مردم خودی در یک جهان سرد سرشار از رقابتهای تبلیغاتی مهمتر از خود پیروزی است.

رابط یک تنه

این استین استوول است که رل گری پاورز مامور به اسارت گرفته شده آمریکایی‌ها را بازی می‌کند و ایفای رل ابل روسی نیز با مارک ریلنس است و تام هنکس نیز در پنجمین مرتبه همکاری‌اش با اسپیلبرگ (بعد از فیلم‌هایی چون «نجات سرباز رایان» و «ترمینال») رل وکیلی رابطه باز به نام جیمز داناوان را بازی می‌کند که تقریباً یک تنه پل رابط بین آمریکایی‌ها و روس‌ها و عامل شکل گیری معاوضه فوق بود و با این که بعضی حرکات آماتوری هم از او سر زد اما توانست در واپسین دقایق پرایور را نیز وارد مسیر این معاوضه و چرخه انتقال نیروهای ویژه دو طرف کند.

پیش به سوی جوایز اسکار

کسی نمی‌داند چقدر از این قصه تبلیغ برای موجه جلوه دادن نیروهای غربی و سیاه سازی سیمای شرقی‌ها است اما این مسئله مشخص است که «پل جاسوس‌ها» به عنوان اثری سیاسی ـ جنگی بعضی اطلاعات ایام اوج جنگ سرد را روی دایره می‌ریزد و با ایجاد جذابیت‌های لازم مردم و منتقدان را راضی می‌سازد و آن هم به حدی که از حالا صحبت کاندیدا شدن آن برای چندین و چند جایزه اسکار امسال شنیده می‌شود. جوایزی که فیلم‌های اسپیلبرگ و هنرمندان حاضر در آن با تصاحب آن نا آشنا نبوده‌اند.

مشخصات فیلم

عنوان: «پل جاسوس‌ها»

محصول: کمپانی دریم وورکز

تهیه کنندگان: مارک پلات و کریستی ماکاسکو

سناریست‌ها: مت چارمان، اتان کوئن و جوئل کوئن

کارگردان: استیون اسپیلبرگ

مدیر فیلمبرداری: یانوش کامینسکی

تدوینگر: مایکل کان

موسیقی متن: توماس نیومن

طول مدت: ۱۴۲ دقیقه

بازیگران: تام هنکس، مارک ریلنس، اسکات شپرد، ایمی رایان، سباستین کوخ، الن الدا، استین استوول، میخاییل گوره وای و ویل راجرز.

*منبع: Observer

درباره webmaster

webmaster

همچنین بخوانید

در پیچ و خم‌های ناهموار زندگی

این که هر دو هنرمند فوق مثل تویبین از جوامع بریتانیایی می‌آیند کمک کرده تا فیلم یکدست‌تر شود و راویان فیلم غریبه‌هایی نباشند که با زبان فرهنگی متفاوتی سخن می‌گویند. نیک هورنبی مثل خود تویبین در درجه اول یک رمان نویس بوده که بعداً به سناریو نویسی کشیده شده است. حتی فاصله سنی این دو نفر نیز اندک است و هورنبی فقط دو سال از تویبین جوان‌تر است. هورنبی که متولد شهر ردهیل در منطقه ساری انگلیس است، اولین کتابش را که مجموعه‌ای از اطلاعات و نوشته‌ها درباره برخی نویسندگان آمریکایی مثل توبیاس وولف بود و