محله ای در پاریس به نام ادیت پیاف شده است؛ محلهای مثلثی شكل و بی ترافیك در ناحیه 20 شهر. حتی ناپلئون بناپارت مشهورترین پسر فرانسه هم شایسته كسب چنین افتخاری نشد.آنجا یك مجسمه برنزی هست با دستانی كه به سمت بالا گرفته شده؛ درست همان پزی كه او سر صحنه و وقت خواندن آوازهایش می گرفت. یك كیلومتر آن طرف تر در یك گوشه گورستان پرلاشز، سنگ مرمر سیاه پیاف با گلهای همیشه تازه میزبان شیفتگان اوست.
در سمت جنوب، در كرانه چپ رودخانه سن، كتابخانه ملی فرانسه چندی پیش نمایشی بزرگ برای صدمین سالگرد تولد این خواننده مردمی ترتیب داد. در این نمایشگاه، حضار در توری چهار ساعته از آثار قدیمی او دیدن كردند، كودكان بازی كردند و باجهای هم برای كاور كردن بزرگترین آثار او تعیین شد. در طول سال 2015 در سالنهای كنسرت، تئاترها و كلوبها، در رادیو وتلویزیون و در رسانهها، او و موسیقیاش به یاد آورده و مورد تجلیل واقع میشوند. ادیت پیاف خواننده ترانه «نه، از چیزی افسوس نمیخورم» امروز با 800 هزار فالوئر در صفحه فیسبوكش، هنوز قدرت خودش را به رخ میكشد. او 53 سال پیش به علت سرطان در سن 47 سالگی درگذشت.
با این حال زندگی او همیشه پرفروغ نبود. در طول زندگیاش او را به خاطر به هم زدن ازدواج دیگران و استفاده از مواد مخدر زیرسوال می بردند؛ این در حالی بود كه او بعد از تصادف جدی در جاده، برای كاهش درد از مورفین استفاده میكردو بتدریج به آن معتاد شد. اما طرفدارانش هنوز او را دوست داشتند. تا سال 1954 او یك میلیون صفحه فروخته بود. او زندگی خصوصیاش را هم در معرض دید عموم میگذراند و كم پیش میآمد موضوع تیتر روزنامهها نباشد.
سرژ هورو مدیر هال دو لا شانسون، سالن پاریسی که مسئول میراث موسیقیایی فرانسه است میگوید بعد از مرگ پیاف، «مردم فرانسه کمی با موسیقی و شخص او اشباع شدند و از محبوبیتش کاسته شد. هیچ کس درباره او صحبت نمیکرد».
با این حال کارولین نین خواننده جاز فرانسوی اولین نمایش تجلیلی خود را سال 2001 در ادینبورگ و لندن برگزار کرد. وقتی او نمایشش را به پاریس برد سال 2013 شده بود. او میگوید: «مطمئن نبودم فرانسویها یک نمایش ادیت پیاف دیگر بخواند». ولی آنها میخواستند. اول او نمایشش را برای توریستهای خارجی طراحی و آن را به زبان انگلیسی اجرا کرد. به زودی تعداد زیادی از پاریسیها از او میخواستند آن را به فرانسوی اجرا کند. او به عنوان بخشی از مراسم یادبود صدسالگی پیاف در کتابخانه ملی به هر دو زبان فرانسوی و انگلیسی در یکی از سالنهای تئاتر پاریس به مدت سه شب در هفته تا ماه آگوست این برنامه را اجرا کرد. نین میگوید: «پیاف ترانه پاریس را خلق کرد. بازدیدکنندگان آن را میخواهند، و بیشتر و بیشتر، پاریسیها هم آن را میخواهند».
نمایش کتابخانه ملی که از 400 قلم موجودش میتوان به لباس سیاهی که پیاف روی صحنه پوشید اشاره کرد، داستان از فرش به عرش رسیدن «گنجشک کوچک» را تعریف میکند؛ زنی با قد 150 سانتی متری که از خیابانهای پشتی پاریس به آپارتمانی زیبا و مقام افسانه رسید.
یكی از برنامههای بزرگداشت او نمایش کلیپی است از فیلم سال 1954 «امور سلطنتی در ورسای». در طلایه دستهای از مردم جمهوریخواه، پیاف دارد آهنگی را با جمله تکرارشونده «آریستوکراتها، ما آنها را دار خواهیم زد» میخواند. در لیست بازیگران فیلم از او به عنوان «زن مردمی» یاد شده؛ قهرمان مردم طبقه کارگر كه خیلی پیش از این كه جان لنون از راه برسد، این راه را رفت.
این صدای اوست، به اندازهای قدرتمند که بتواند وقتی در گوشه خیابانها میخواند مردم را به خود جذب کند، صدایی که از ته گلو برمیخیزد و نمیتوان آن را با کس دیگری اشتباه گرفت. آهنگهای او که بسیاری از آنها را هم خودش نوشت، به موضوعهای جهانی از جمله عشق، ناراحتی، دوستی و بدشانسیهای زندگی میپردازند. ژاکلین بویه دختر ژک پیل اولین شوهر پیاف که خودش هم خواننده و بازیگر است میگوید: «آهنگهای او ابدی هستند. او داستانهایی را تعریف میکند که همه میتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند. زندگی او یا لذت بود یا دردسر. همیشه بالا و پایین داشت».
جوئل هوتوول متصدی نمایش پیاف میگوید: «پیاف پاریس را مجسم میکند، حالا بسیار بیشتر از زمانی که در قید حیات بود. او تقریبا یکی از یادبودهایی است که باید مورد بازدید واقع شود؛ برج ایفل، سَکرهکُر، ادیت پیاف». دیوید لوسلی که دارد کتابی درباره پیاف مینویسد یک قدم جلوتر میرود و میگوید: «او نمایش نمادین فرانسوی بودن است. در بدل شدنش به یک یادبود، او از تمام چیزهایی که مردم درباره او دوست نداشتند، پاک شده است».
بدون شک، فیلم بیوگرافیکی برنده جایزه اسکار سال 2007 «La Vie en Rose» به ترمیم تصویر او کمک کرد. در هر حال آن کودک فعالی که به یک افسانه بدل شد، اهمیتی نمیداد. فلسفه اعلانشده زندگی او این بود: «هیچ اهمیتی نمیدهم» .
ادیت پیاف كه 10 اكتبر 1963 درگذشت، در سال 1915 به دنیا آمده بود.