وضعیت بازار كار، میزان بیكاری و فراز و فرود اشتغال از موضوعاتی است كه در سالهای اخیر به ویژه بعد از بحران اقتصادی، مورد توجه تحلیلگران قرار گرفتهاست.
وضعیت بازار كار، میزان بیكاری و فراز و فرود اشتغال از موضوعاتی است كه در سالهای اخیر به ویژه بعد از بحران اقتصادی، مورد توجه تحلیلگران قرار گرفتهاست. همه ابعاد این بازار زیر ذرهبین رفته و از منظرهای مختلف اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تحلیل میشود. یكی از بخشهای مهم این تحلیلها، نقش زنان در بازار كار در جهان است. سهم كمی و كیفی زنان از بازار كار و تاثیر این سهم در رشد و تولید اقتصاد و مقایسه آن با گذشته و پیشبینی آینده از جذابترین و پربسامدترین بخشهای این بحث است. روزنامه نیویوركتایمز اخیرا در گزارشی از دریچهای دیگر به این بحث پرداخته و نگاه زنان به جایگاه شغلی و موقعیت خانوادگی در گذشته و حال را مقایسه كرده است. هدف ازاین گزارش با ارائه برخی نمونهها و آمارها، پاسخ به این سوال است كه زنان چگونه جایگاه شغلی و فرزندداری و همسرداری را با هم هماهنگ میكنند و كدام را در اولویت قرار میدهند. یی گو یكی از زنانی است كه در گزارش نیویوركتایمز به زندگی او به عنوان نمونه اشاره شدهاست.
او وقتی كالج را شروع میكرد به این فكر بود شغلی انتخاب كند كه آنقدر قابل انعطاف باشد كه به مسوولیتهایش در زندگی آینده در جایگاه همسر و مادر آسیب نزند. دو شغل اول او در دوران كاری اینطور نبود. كارمندی بانك نیازمند ساعات طولانی كاری بود و مشاوره هم اقتضا میكرد كه زیاد به سفر برود. شغل سوم اما انعطافپذیرتر بود. او در سن 31 سالگی در یك شركت دارویی مشغول كار شد و بلافاصله بعد از گرفتن این شغل باردار شد. «یی گو» میگوید: «تعریف توازن میان كار و زندگی تغییر كردهاست. وقتی تازه درستان تمام شده و هنوز ازدواج نكردهاید و فرزندی هم ندارید، تعادل و توازن بین كار و زندگی یعنی حداقل 80 ساعت كار در هفته.
حالا با بچه و كار خانه، تعریف تعادل تغییر كردهاست.» به نوشته نیویوركتایمز، نسل جوان زنان آمریكایی كه بین 18 تا 30 سال سن دارند، تعریف متفاوتی از موفقیت شغلی پیدا كردهاند كه با نسل گذشته زنان فرق دارد. اطلاعات و آمار مختلف نشان میدهد زنان جوان تحصیلكرده بیشتر از گذشته آماده تغییر اولویتهای كاری و زندگیشان هستند. این آمارها نشان میدهد درحالیكه چند نسل از اولین دوره زنانی كه وارد بازار كار در جهان شدند میگذرد، هنوز موقعیت زنان در بازار كار دشوار است. حتی زنانی كه جاهطلبیهای شغلی زیادی دارند بیشتر از نسل گذشته و پیشینیان در برخی مقاطع به دنبال تغییر شغلشان به خاطر وضعیت خانواده و فرزندداری هستند. از این جهت شاید بتوان این نسل را نسل برنامهریزی نامید. نسلی كه برای شرایط جدید خود را تغییر میدهد و برنامهریزی جدیدی میكند. رویكرد این نسل مانند قبل همه یا هیچ نیست. این نسل میان ارتقای شغلی یا ماندن در خانه یكی را انتخاب نمیكند.
این نسل به دنبال بدهبستان است. امتیاز میدهد و امتیاز میگیرد تا خود را با شرایط جدید سازگار كند. در برخی از تحقیقها و نظرسنجیها از این نسل دلیل این تغییر رویكرد سوال شده. پاسخ آنها این بوده: مادران ما وقتی میان شغل یا خانواده یكی را انتخاب میكردند درواقع چیزی را از دست میدادند برای به دست آوردن چیزی دیگر. یا باید كار تمام وقت میداشتند یا فرزندداری میكردند. ما نمیخواهیم یكی را انتخاب كنیم. یكی از این تحقیقهایی كه دانشكده اقتصادی دانشگاه هاروارد انجام داده نشان میدهد، 37 درصد از زنان جوان و 42 درصد اززنان متاهل، قصد تغییر شغلشان به خاطر زندگی و خانواده را دارند. این رقم برای زنان میان سال 28 درصد بودهاست.
همچنین این نظر سنجی نشان میدهد كه زنان جوان بیشتر از زنان نسل قبل معتقدند فرزندداری و كار بیرون از خانه با هم دشوار است. نظرسنجی دیگری كه از دانشجویان دختر در دانشگاه پنسیلوانیا انجام شده نشان میدهد درحالیكه 78 درصد از فارغالتحصیلان در سال 1992 گفته بودند قصد فرزندآوری دارند، این رقم اكنون به 42 درصد كاهش یافتهاست. بخش عمدهای از این زنان گفتهاند چون حمایتهای سازمانی و اداری در محل كار از مادران شاغل وجود ندارد، میدانند كه با داشتن فرزند شغلشان به خطر میافتد. این نظر فقط به فارغالتحصیلان دانشگاهی محدود نمیشود. نظرسنجی فراگیرتری كه موسسه مطالعات و نظرسنجی پیو انجام داده نشان میدهد 58 درصد از مادران شاغل در آمریكا هماهنگ كردن كار و زندگی را دشوار میدانند.
زنان نسل جدید مانند كمپانیهایی كه برای آیندهاشان برنامهریزی میكنندو استراتژی تعریف میكنند، برای هماهنگ كردن زندگی و شغلشان استراتژی تعریف میكنند. در گذر زمان هر جا هم كه این روند نیاز به تغییر استراتژی داشت، در استراتژی تغییر میدهند تا با شرایط سازگار شود. زنان نسل جدید از تجربه نسل گذشته درس گرفتهاند و مصمم هستند كه خطاهای آنها را تكرار نكنند. یكی از این درسها به نوشته نیویوركتایمز این است كه موفقیت فقط داشتن سمتهای بالای شغلی نیست، بلكه متوازن كردن مسوولیتها در زندگی و محل كار هم برای خودش موفقیت بزرگی است. كوانی لو 31 ساله یكی از همین زنان نسل جدید در آمریكا كه از بنیانگذاران یك شركت تغذیه است میگوید:
ما یادگرفتیم كه پیشداوری نكنیم. وقتی فرزند نداریم یك جور فكر و برنامهریزی میكنیم و وقتی فرزند داریم حتما جور دیگری. از حالا نمیتوان برای شرایط متفاوت تصمیمگیری كرد. باید شرایط عوض شود آن وقت برای شرایط عوض شده تصمیم متفاوت گرفت. از سوی دیگر انتظارات نسل جدید زنان دستكم در آمریكا تغییر كردهاست. به نوشته نیویوركتایمز، در نظرسنجی دانشگاه هاروارد، 66 درصد از زنان جوان گفتهاند توقع دارند جایگاه شغلی برابر با همسرانشان داشتهباشند. این رقم برای نسل گذشته 79 درصد بودهاست. سه چهارم زنان نسل جدید گفتهاند پیشبینی میكنند در تركیب كار و خانواده و فرزندداری، موفق شوند. این رقم برای نسل گذشته 86 درصد بودهاست. این فقط زنان نیستند كه تغییر كردهاند. نگاه مردان هم در این زمینه تغییر كرده و به سمت تقسیم مسوولیتها متمایل شدهاند. در همین نظرسنجی 13 درصد از مردان جوان گفتهاند هر جا لازم باشد باید كارشان را تعطیل كنند تا به فرزندانشان برسند. این رقم برای نسل گذشته 4 درصد بودهاست. البته هنوز این رقم با شمار زنانی كه حاضرند برای فرزندانشان كارشان را تعطیل كنند خیلی فاصله دارد. 37 درصد زنان گفتهاند حاضرند كارشان را تعطیل كنند تا به فرزندانشان برسند.