جایزه نوبل ادبیات طی بیش از یک قرن برگزاری، همواره با جنجالهای کوچک و بزرگ همراه بوده است. بسیاری از کارشناسان و منتقدان ادبی معتقدند آکادمی نوبل به دلایل سیاسی و غیرادبی، نویسندگان بزرگی را از دریافت این جایزه محروم کرده که «مارسل پروست»، «جیمز جویس»، «ولادیمیر ناباکوف» و «خورخه لوئیس بورخس» سرشناسترین آنها هستند. هرچند بزرگانی چون «لئو تولستوی»، «هنریک ایبسن»، «امیل زولا» و «مارک تواین» نیز به دلایلی که مغایر وصیتنامه بنیانگذار آکادمی نوبل بود،
از کسب این افتخار بازماندند. با این حال همچنان و همچنان، این که نوبل ادبیات به کدام نویسنده و از کدام کشور و زبان تعلق میگیرد حساسترین خبر دنیای ادبیات است.در این گزارش به چند نکته کمتر گفتهشده درباره این جایزه مهم ادبی میپردازیم:
جایزه دادن به خودیها
یکی از مشکلات خاصی که در نامزدی نویسندگان و فرآیند برگزیدن برنده نوبل ادبیات وجود دارد، عضو بودن برخی از نویسندههای کاندیداشده در آکادمی نوبل است. جالب است بدانید تمام شش نویسنده سوئدی برنده نوبل ادبیات از اعضای آکادمی بودهاند: «سلما لاگرلوف» سال 1914 عضو آکادمی سوئدی بود و در سال 1909 موفق به کسب جایزه نوبل شد. «ورنر فون هایدنشتام» برنده نوبل 1916 بود که بین سالهای 1912 تا 1940 با آکادمی نوبل همکاری داشت. «اریک اکسل کارلفلدت» بین سالهای 1904 تا 1931 عضو آکادمی نوبل بود و در سال 1931 جایزه نوبل را پس از مرگش دریافت کرد. «پار لاگرکویست» از سال 1949 تا 1974 عضو آکادمی بود و در سال 1951 به عنوان برنده این جایزه برگزیده شد. «هری مارتینسون» و «ایونید جانسون» سالها عضو آکادمی سوئدی نوبل بودند و در سال 1974 جایزه نوبل ادبیات را مشترکا دریافت کردند.
اسامی نامزدهای نوبل؛ این راز سربهمهر
شاید یکی از دلایل داغ شدن بازار حدس و گمانها درباره نامزدها و برنده نهایی جایزه نوبل، قوانین سفت و سخت آکادمی نوبل در پنهان نگاه داشتن هرگونه اطلاعاتی در این زمینه است. اعضای آکادمی سوئدی نوبل تا 50 سال بعد، حتی نام نویسندههایی را هم که برای دریافت این جایزه معرفی شدهاند فاش نمیکند. با این وصف ما اسامی نامزدهای 50 سال گذشته جایزه نوبل را در دست نداریم، اما با نگاهی به فهرستی که از سالهای پیش از آن به دست آمده میتوان به نویسندگانی اشاره کرد که تنها یکبار نامزد شدهاند و در همان نوبت موفق به کسب نوبل شدهاند.به گزارش وبسایت رسمی جایزه نوبل، «سولی پرودوم»، «رودولف اوکن»، «پائول هیسه»، «رابیندرانات تاگور»، «سینکلر لوییس»، «تئودور مومسن»، «لوییجی پیراندلو»، «پرل باک»، «برتراند راسل» و «ویلیام فاکنر» از جمله این چهرهها بودند که شانس یکبار در خانهشان را زد و همان یکبار کافی بود.
عدالت سوئدی؟!
«آلفرد نوبل» در وصیتنامه خود دیدگاهی بینالمللی را مطرح کرد و به هیچ ملیت خاصی برای برگزیدن برنده نوبل اشاره نکرد. او بر این باور بود که ارزشمندترین فرد باید انتخاب شود، چه اهل اسکاندیناوی باشد چه نباشد. با این حال آکادمی سوئدی نوبل ادبیات را میتوان برای برقرار نکردن عدالت طی سالهای متمادی، مورد انتقاد قرار داد؛ چرا که آنها تا سالها جایزه را اغلب به نویسندگان اروپایی اعطا میکردند.سال 1984 بود که دبیر دائمی آکادمی اعلام کرد از این پس بیشتر به نویسندگان غیراروپایی توجه میشود تا گسترهای جهانی برای جایزه نوبل تعریف شود. نگاهی به تاریخچه برندگان نوبل ادبیات نشان میدهد اعضای آکادمی سوییس توجه ویژهای به کشورهای اروپایی نشان دادهاند. از مجموع 108 برنده مهمترین جایزه ادبی جهان، تنها 29 نویسنده غیراروپایی بودهاند! علاوه بر این، آمار نشان میدهد کشور سوئد بیشتر از تمام کشورهای قاره آسیا سابقه کسب جایزه نوبل را دارد. در زیر زبانهای مختلف و تعداد جوایز نوبلی که به 111 برنده طی سالهای 1901 تا 2014 اعطا شده آمده است:انگلیسی 27، فرانسوی 14، آلمانی 13، اسپانیایی 11، سوئدی 7، ایتالیایی 6، روسی 5، لهستانی 4، دانمارکی و نروژی 3، چینی، یونانی و ژاپنی 2 و زبانهای بنگالی، چکی، فنلاندی، عبری، مجاری، صرب و کرواسی، ایسلندی، اوکیتانی، پرتغالی، عربی و ترکی هر یک، یک سهم در دریافت این جایزه داشتند.
روی مدال نوبل چه نوشته؟
مدالی که آکادمی سوئدی به برندگان بخش ادبیات اعطا میکند، به تصویر مرد جوانی منقش شده که زیر یک درخت برگبو نشسته و مدهوش گوش سپردن به صدای چنگ و ترانهای است که الهه هنر مینوازد و میخواند. زیر این تصویر خطی به زبان لاتین نوشته شده که اینگونه میتوان آن را ترجمه کرد: «و آنها که با تبحر نویافته خود زندگی روی زمین را بهبود میبخشند.»اینها کلماتی است که در ششمین ترانه کتاب «انهاید» نقل شده است. بیت کامل آن این است: «شاعرانِ محبوب پروردگار را ببین، مردانی که کلماتی شایسته قلب فوبوس (آپولو، خدای خورشید) را به زبان میرانند / و آنها با تبحر نویافته خود زندگی روی زمین را بهبود میبخشند.»نام چهره برنده نوبل هم زیر این تصویر و قطعه شعر حک میشود. طراحی این مدال توسط «اریک لیندبرگ» انجام شده است.
باز هم گمانه زنی درباره نامزدها
آکادمی نوبل همچون گذشته لیستی از نامزدهای این جایزه اعلام نمیکند و اسامی که اصولا به عنوان نامزدهای احتمالی این جایزه اعلام میشود بیش از همه بر مبنای حدس و گمانهای کارشناسان است. ممکن است گمانه زنیها -همچنان که سنوات گذشت- نامهایی را برجسته کنند، اما معمولا برنده نوبل ادبیات این نامها نیستند.امسال نیز گمانهها روی نویسندگانی آسیایی، آفریقایی، آمریکایی و اروپایی است. در میان این اسامی نامهای بسیاری است از جمله اسماعیل کاداره از آلبانیا، آسیه جبار از الجزایر، اسوتلانا آلکسویچ از بلاروس، کو اون از کره جنوبی، دیوید گراسمن و ریچارد فورد آمریکایی، علی احمد سعید مشهور به آدونیس از سوریه، نگوگی وا تیونگو از کنیا و نورالدین فرح نویسنده سومالیایی.اما میلان کوندرا، فیلیپ راث و هاروکی موراکامی همچون سال گذشته احتمالا مهمترین این اسامی باشند.
3 شانس اول نوبل 2015
در میان اسامی که به عنوان نامزدهای احتمالی جایزه نوبل 2014 مطرح شدند 3 اسم بیش از همه خود نمایی میکند. هاروکی موراکامی از ژاپن که در این سالهای اخیر، همیشه همچون امسال نامش مطرح بوده است. فیلیپ راث آمریکایی که در کارنامهاش همه جور جایزه پیدا میشود جز نوبل. و در آخر نویسنده اهل چک اما فرانسوی یعنی میلان کوندرا که از بزرگترین نویسندگان زنده جهان به شمار میرود.هاروکی موراکامی را در ایران نه تنها خوب میشناسند بلکه حسابی هم میخوانند، به طوری که بیراه نیست اگر بگوییم در جامعه ادبی ما تب موراکامیخوانی همچنان به قوت خودش باقی است. جدای از چند مجموعه داستان کوتاه از این نویسنده رمانهای مختلفی از موراکامی به ترجمه چند مترجم در بازار کتاب ایران یافت میشود، هر چند در این میان نام مهدی غبرایی بیش از همه دیده میشود. کافکا در کرانه، تعقیب گوسفند وحشی، پس از تاریکی و سرزمین عجایب بی رحم و ته دنیا از رمانهای موراکامی است که زبان فارسی ترجمه شدهاند مورد استقبال هم قرار گرفتند.فیلیپ راث هم در ایران نویسنده شناخته شدهای است. «خشم» به ترجمه فریدون مجلسی، «یکی مثل همه» به ترجمه پیمان خاکسار و چند اثر دیگر از او به فارسی ترجمه شده است. فیلیپ راث در سال 1933 در نیوجرزی آمریکا به دنیا آمد. به زعم بعضی از منتقدان، فیلیپ راث بزرگترین نویسنده زنده آمریکا است که البته کلکسیونی از جوایز ادبی را هم همراه خود دارد: جایزه ملی منتقدان کتاب، جایزه پن یا فاکنر، جایزه ملی کتاب آمریکا، پولیتزر، من بوکر، پرنس آستوریاس و جایزه فرانتس کافکا. شاید تنها جایزه مهمی که او صاحب آن نشده باشد جایزه نوبلی است که به کرات نامزد آن شده است.در پایان باید به سراغ میلان کوندرا رفت؛ نویسندهای بزرگ و تاثیرگذار که در ایران هم به خوبی میشناسندش. بار هستی، جاودانگی، هویت، شوخی، آهستگی، والس خداحافظی، خنده و فراموشی، زندگی جای دیگریست، هنر رمان و چند اثر دیگر از او، این نویسنده فرانسوی را نزذ مخاطبان فارسی کاملا شناس کرده است. کوندرا در چک به دنیا آمده است اما از سال 1975 به فرانسه مهاجرت کرده و به نوعی این کشور را به عنوان موطن خود انتخاب کرده است. او از سال 1981 به عنوان یک شهروند فرانسوی زندگی میکند و به همین زبان نیز آثار خود را مینویسد.