جایی نزدیکیهای قزوین، پایتخت باستانی ایران، بنایی در حال ساخت است. اگر همهچیز خوب پیش برود، ساخت نخستین سنکروترون (دستگاه تقویت و سرعت بخشیدن به ذرات الکترونیکی) تا سال 2018 در این بنا به پایان خواهد رسید. این دستگاه یک منبع درخشان اشعه ایکس است که برای بسیاری از مطالعات، از بررسی مولکولهای بیولوژیک گرفته تا مواد پیشرفته میتوان از آن استفاده کرد. مرکز منبع پرتوی ایران (آیالاساف) بزرگترین طرح پژوهشی کشور تا امروز است و انتظارات بسیاری را در داخل یا خارج از جمهوری اسلامی ایران برانگیخته است.
دیوید آوتوود، فیزیکدان و استاد دانشگاههای کالیفرنیا و برکلی، که از دفتر این مرکز در تهران بازدید کرده است، میگوید: «راهاندازی این مرکز میتواند ایران را در صحنه علمی جهان مطرح کند.»این طرح گواه بر عزم ایران برای بهبود وضعیت علمی خود بهرغم هیاهوها، مداخلات سیاسی و افزایش تنگنای تحریمهای اقتصادی است که از طرف آمریکا و همپیمانانش برای مهار توان هستهای ایران اعمال شده است. تحریمها تا حدود زیادی جلوی ورود فناوری پیشرفته (هایتک) را به این کشور گرفته و نیز مانع از این شده است که دانشمندان آمریکایی بتوانند در طرحهای علمی ایران مشارکت داشته باشند یا حتی بدون اجازه خزانهداری ایالات متحده بتوانند طرف مشورت محافل علمی ایران قرار گیرند. تحریمها مانع از این میشوند که کامپیوترهای ایرانی بسیاری از نرمافزارهای پیشرفته علمی را نصب کنند و قطع ارتباط کشور با سیستم بانکی جهانی مانع از اشتراک ایرانیها برای مجلات علمی خارج از کشورشان میشود.
به شکست فکر نمیکردیم
باوجود همه این موانع، سازندگان ایرانی سنکروترون پیش رفتند. آنها قطعات موردنیازشان را قاچاق کردند و آنچه را که نمیتوانستند بخرند، ساختند. جواد رهیقی، دانشمند هستهای و مدیر این مرکز میگوید: «اصلا به شکست فکر نمیکردیم.» باوجود تحریمها، در حوزههای متفاوتی مانند زلزلهشناسی تا سلولهای بنیادی، الهام از انگیزه شکستناپذیری سبب شکوفایی طیفی از ابتکار عملهای داخلی شد. پس از اجازهای که دولت ایران اخیرا به نشریه ساینس داد تا به برخی اماکن و محققان ایرانی دسترسی پیدا کند، معلوم شد که نتیجه همه اینها سرمایهگذاریهای کلان در امور علمی در ایران بوده است. انزوای ایران در دنیا بهزودی پایان خواهد یافت. با توجه به توافقی که ایران با قدرتهای بزرگ جهانی امضا کرده است، در عوض برداشته شدن تحریمهای جهانی علیه ایران، راه این کشور برای تولید سلاح هستهای سد خواهد شد. اگر دولتهای ایران و ایالات متحده در این کار اخلالی ایجاد نکنند توافق باید تا پایان سال جاری میلادی اجرایی شود. تا وقتی تحریمها برداشته شوند، تعامل علمی غرب با ایران روند کجدار و مریزی خواهد داشت. یک هیئت ایرانی که در ماه جولای در وین مستقر بودند، توافقنامهای را برای تحقیقات علمی مشترک با سازمان توسعه صنعتی ملل متحد و سایر طرفها امضا کردند. اوایل تابستان امسال نیز یک گروه از مسئولان دانشگاههای آمریکا به سرپرستی آلن گودمن، رئیس موسسه آموزش بینالملل شهر نیویورک، به ایران سفر کردند تا چگونگی ارتباط علمی دو کشور را بررسی کنند. گودمن دراینباره میگوید: «ما به این نتیجه رسیدهایم که آنها علمی زنده و خوب دارند.»
یک پیروزی بزرگ در تاریخ کشور
در بهشت زهرا در جنوب شهر تهران که از بزرگترین گورستانهای جهان است، ردیف گورها تا افق کشیده شدهاند. بخش بزرگی از این گورها، متعلق به سربازان ایرانی است که بسیاری از آنها در جنگ ایران و عراق کشته شدهاند؛ جنگی هشتساله که در آن عراق از گازهای سمی استفاده کرد. چهره شهیدان جنگ، آنطور که ایرانیها آنها را خطاب میکنند، پلها، بیلبوردها و نماهایی که برای این کار اختصاص یافته است، بهشدت یادآور سالهایی است که انقلاب اسلامی، شاه را سرنگون کرد. گودمن میگوید: «این نمادنگاریها چشمان ما را باز کرد. ما بهطورکلی اثر شگفت این ماجرا بر ایرانیها را دستکم گرفته بودیم.»
3 سال تمام در ابتدای دهه 1980 میلادی، تمام دانشگاههای ایران بسته بودند. اغلب مردان برای رفتن به جنگ بسیج شده بودند. همراه آن فرار مغزها اتفاق افتاد. پس از پایان جنگ، موسسات علمی کشور بهتدریج و با دشواری از محاق بیرون آمدند. ایران بهشدت سیستم آموزش عالی را تقویت کرد، دانشگاههای جدیدی افتتاح شدند و شمار دانشجویان ناگهان بالا رفت. بهعنوان بخشی از این تجدید حیات، دانشگاه صنعتی شریف دوره دکترا (پیاچدی) فیزیک را به راه انداخت. در همین زمان، دولت شروع به راهاندازی برخی مراکز تحقیقاتی کرد؛ مانند، موسسه بینالمللی مهندسی لرزهنگاری و زلزلهشناسی برای برآورد خطر زلزله در تهران.
با هدف نظارت بر علوم بعدازانقلاب، در اوایل دهه 1980، شورایعالی انقلاب فرهنگی، جهاد دانشگاهی را ایجاد کرد تا دولت مطمئن شود، دانشگاهها از آراء اسلامی منحرف نخواهند شد. بعد، مرکز علمی برای آموزش، فرهنگ و تحقیقات تاسیس شد تا دستاوردهای علمی را به نیازهای جامعه پیوند دهد. مرکز، شروع به تلاشهای عملی کرد؛ مانند تاسیس خطوط انتقال برق فشارقوی یا طراحی ابزارهای ایمن برای حفاریهای نفتی و با گروهی از مهندسان در اصفهان همکاری کرد که میخواستند برای ارتش ایران هواپیماهای بدون سرنشین بسازند.بهاحتمالقوی، این مرکز توانسته است به برخی دستاوردها در تحقیقات پایه برسد. در سال 1991، این مرکز موسسه رویان را برای درمان ناباروری زوجهای ایرانی تاسیس کرد که مجبور بودند پیش از آن برای حل این مشکل به خارج از کشور بروند. بهرغم انزوای ایران، این موسسه تا امروز تحقیقات مهمی درباره سلولهای بنیادی و صدها مقاله درباره شبیهسازی حیوانات منتشر کرده است.
در مقیاسی بزرگتر، شورایعالی، روند علم در خاورمیانه را سرعت بخشیده است. برنامه کلان ملی برای علم و آموزش، فهرستی از اهداف خود را در سال 2011 منتشر کرد که «کمک به توسعه علم و فناوری در جهان اسلام» ازجمله اهداف آن بود. این برنامه میگوید، «احیاء تمدن عظیم اسلامی، درگرو پیشرفت ما در علم است.» شورا در سال 2004، مرکز زبانهای علمی جهان اسلام را تاسیس کرد و زبان فارسی را بهعنوان یکی زبانهای بینالمللی معرفی کرد و حتی خواست تا اینترنت اسلامی درست کند.
از اوایل دهه نخست 2000، با برنامهریزی برای تولید ناوهای دریایی و ایجاد یک رصدخانه نجومی، ایران به افکار بزرگ در علوم پایه فکر میکند. اما برنامههای این کشور با دشواری روبهرو بوده است. بسیاری از نخبگان ایرانی به خارج رفتهاند و همانجا ساکن شدهاند و بودجههای علمی، همپای بلندپروازیهای ایرانیها افزایش نیافته است. وحید احمدی، معاونت وزارت علوم میگوید: «هرچند دولت تصمیم داشته که بودجه علمی معادل 3درصد تولید داخلی باشد، اما عملا بیشتر از 5/0درصد یعنی حدود 75/1میلیارد دلار را نتوانسته است برای این کار کنار بگذارد.» بنابر نظر او، وزارت علوم تنها 27درصد این میزان را تحت کنترل خود داشته که این مقدار واقعا ناچیز است. جواد صالحی، استاد مهندسی الکترونیک در دانشگاه شریف که 10سال ساکن نیوجرسی بوده، میگوید: «بودجه تحقیقاتی این دانشگاه در سال گذشته تنها چندصدهزار دلار بوده است. 90درصد از مطالب ما طرحهای نظری هستند و ما پول کافی نداریم که الگوهای نمونه را بسازیم.»
با توجه به مجموعهای از نابسامانیها، تنگناهای اقتصادی باعث شده است که دریافتی دانشمندان ایرانی کمتر شود. به همین دلیل وقتی محمود احمدینژاد که در فاصله سالهای 2005-2013 رئیسجمهور ایران بود، در سال 2012، حمایت دستودلبازانه از 40 طرح علمی را اعلام کرد که هزینه آنها طی سالها برابر با کل بودجه یک سال وزارت علوم میشد، دانشمندان ایرانی مبهوت شدند. یک استاد دانشگاه تهران دراینباره میگوید: «بسیاری از این طرحها مورد شک قرار گرفتند و هرگز مروری بر آنها نشد.»
شروع اعلام تحریمهای سازمان ملل و آمریکا به علت غنیسازی اورانیوم در ایران بود. تحریمها همراه وضعیت بد اقتصادی دانشمندان ایرانی را به دام انداخت. برای مثال، قرار شد هیچ سنگی به ایران وارد یا ازآنجا صادر نشود. مانعی که درواقع سنگی بر سر راه صنایع ایرانی بود. «هیچ سنگی حتی شامل فسیلها هم میشود.» عرفان خسروی، دیرینشناس دانشگاه تهران در ادامه میگوید: «نمیتوانیم فسیلی از خارج قرض بگیریم تا با نمونههای خودمان مقایسه کنیم. همچنین، نمیتوانیم فسیلی را برای بررسی به خارج بفرستیم و چون به دلیل استفاده دوگانه در صنایع هستهای، ورود رادیونوکلئیدها به ایران ممنوع است، نمیتوانیم قدمت نمونههایمان را مشخص کنیم.»
راه نشریات هم بسته است
هیچیک از مطالب دانشمندان ایرانی امکان چاپ در نشریات بینالمللی را ندارند. برخی سردبیران این نشریات جواب هیچ نامهای از ایران را نمیدهند، با این باور اشتباه که هر نوع نامهنگاری با نویسندگان ایرانی، آنها را مشمول تحریمها خواهد کرد (تحریمها هر شهروند آمریکایی را از بازبینی کار اعضای دولت ایران که در مراکزی مانند مراکز هستهای کار میکنند، منع کرده است).چندی قبل که دانشگاه شریف از شمول تحریمها خارج شد، الزویر، یک بنگاه نشر آثار علمی و پزشکی، قبول کرد نشریه مهم این دانشگاه با نام «ساینتیکا ایرانیکا» را منتشر کند.
محمدکاظم جعفری، رئیس موسسه بینالمللی لرزهنگاری و زمینلرزه میگوید: «تحریمها خیلی ظالمانه بودند.» برای سالها موسسه او سنسورهای زلزله را از کانادا یا آمریکا یا بریتانیا وارد میکرد؛ دستگاههای شتابسنج روی گسلها نصب میشدند تا نسبت به زلزلههای در شرف وقوع هشدار دهند و تکانها و یکپارچگی ساختار پلها و سدها و سایر سازههای حساس را نظارت کنند. ایران نیازمند این ابزارها بود، اما چون این ابزارها کاربرد دوگانه داشتند و میتوانستند در آزمایشهای هستهای هم مورداستفاده قرار گیرند، از ورود آنها جلوگیری شد. جعفری میگوید: «حوالی سال 2010، ایران نتوانست حتی برای اهداف انسانی سنسورهای مهم لرزهنگاری را وارد کند.»
چاره این شد که مهندسان موسسه او خود این سنسورها را طراحی کنند. در دفتر کار او، زیر نقشه بزرگی از ایران که خطوط ضخیم قرمز متقاطع، مناطق زلزلهخیز را نشان میدهند، جعفری شتابسنجهای ساخت موسسه را قرار داده است.
مهندسان ایرانی این ابزارها را بهعنوانمثال در تاسیسات اتمی بوشهر و سد هیروی در استان کرمانشاه و در سیستمهایی که بعد از وقوع یک زمینلرزه بزرگ، بتواند خطوط گاز طبیعی تهران را فورا قطع کند، نصب کردهاند.
مسعود هوشمند، کارشناس ژنتیک و رئیس مرکز ملی مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی که تیم تحت رهبریاش، قادر است بیش از 300 بیماری نادر میتوکوندریال، شامل برخی بیماریهای بومی ایران را تشخیص دهد، میگوید: «هر جا راه ما را سد کنند، از راه دیگری وارد میشویم. ما مثل رودخانه راه خود را پیدا میکنیم.»
نویسنده: Richard Stone ترجمه: مرجان یشایایی – منبع: Science
گزارش مجله Science از پیشرفتهای علمی ایران