بازار کالاهای پایه در تابستان امسال روزهای خوشی به خود ندیده است؛ بهطوریکه قیمت نفت، زغالسنگ، قهوه، دانه سویا، مس، آهن و تقریبا هر کالای پایه دیگر بهشدت سقوط کرده است، چراغ بازارهای ارزی در حال خاموشی است و درد و رنجی به بخش عظیمی از اقتصاد جهان تحمیل شده است. اما تعداد بسیار كمی از آمریکاییها از این وضعیت گله دارند. مگر آنکه از افرادی باشند که معاملهگر دانه سویا هستند یا با سهام کمپانیهایی مانند «اکسون موبیل» و «شورون» سر و کار دارند یا افرادی که با ارزهایی مانند رئال برزیل یا راند آفریقای جنوبی که در حال سقوط هستند معامله میکنند، احتمالا هنوز متوجه سقوط قیمتهای کالاهای پایه نشدهاید. سقوط قیمت نفت در برخی ایالات دارای نفت شیل مانند داکوتای شمالی و اوکلاهاما به علاوه کشورهای کانادا، مکزیک، برزیل، روسیه، نروژ و عربستان صعودی کاملا مشهود است، اما زندگی روزمره بسیاری از آمریکاییها را تحت تاثیر قرار نداده است.
در حقیقت برای اکثر ما افت کالاهای پایه به عنوان یک بحران جدی تلقی نشده است؛ بلکه بیشتر شبیه خبری خوب است. این تصور قابل درک، اما کوته بینانه است. برای نمونه بنزین را درنظر بگیرید که یکی از کالاهایی است که در آمریکا بهشدت مورد توجه است. قیمت بنزین در حال حاضر بسیار ارزان است.
افزایش قیمت بنزین عموما زمانی روی میدهد که فصل رانندگی تابستانه در راه باشد و این امر امسال نیز صدق میکرد. اما در طول سه هفته گذشته قیمتها دوباره کاهش یافته است، ولی به گفته مایکل گرین، سخنگوی موسسه پژوهشی AAA، مردم در این وضعیت از امتیازی برخوردار نمیشوند. از سال 2013 با کاهش قیمت بنزین، دید عموم نسبت به «قیمت منصفانه» هم تغییر پیدا کرده است. بیشک خبری از جنبش ملی نیز برای افزایش قیمتها برای کمک به تولیدکنندگان نفت و گاز نیست. هیچ کدام از مصرفکنندگان خواستار پایان بخشیدن به تورم پایین نیستند. به گفته وزارت كار، شاخص بهای مصرفکننده شامل انرژی و غذا تا ماه ژوئن به مدت 12 ماه تقریبا ثابت بوده در حالی که تورم هسته در طول بیش از 12 ماه 8/ 1 درصد افزایش یافته است. اظهر اقبال، اقتصاددان موسسه «ولز فارگو سکیوریتیز» میگوید؛ در ایالات متحده آمریکا کاهش قیمت در بازارهای کالاهای پایه بر تورم تاثیرگذار بوده و بهنظر میرسد در آمارهای بعدی هم تحت فشار بماند.اما كاهش بازار كالاهای پایه چه مقدار بر میزان تورم تاثیر داشته است؟ یک نشانه این است که شاخص كالاهای پایه CRB از مه 2014 بیش از 15 درصد كاهش یافته است. براساس مدل اقتصادی آقای اقبال، هر 10 درصد افت در این شاخص باعث کم شدن 4/ 0 درصد از شاخص بهای مصرفکننده (CPI) سالانه در آمریكا و مقداری كمتر، کمتر از 1/ 0 درصد از شاخص تورم هسته میشود. او میگوید: «سقوط در قیمتهای كالاهای پایه تاثیر قابل ملاحظهای در ایالاتمتحده داشته است.» كاهش قیمت برای فدرال رزرو نیز پیچیدگیهایی بهدنبال داشته است، گفته میشود پس از تقریبا 7 سال، نرخهای بهره كوتاهمدت از سطح صفر شروع به افزایش خواهد كرد و این در صورتی است كه دادههای تورم و بیكاری این حركت افزایشی را تصدیق کند. براساس آخرین گزارش وزارت كار ایالات متحده، نرخ بیكاری آمریکا در ماه جولای در نرخ 3/ 5 درصد ثابت مانده که كمترین میزان در طول چند سال اخیر است. به گفته جی برایسون، اقتصاددان موسسه ولز فارگو سكیوریتیز، نرخ پایین تورم كه به كالاهای پایه مرتبط است ممکن است دلیل انتظار طولانی فدرال رزرو برای افزایش نرخهای بهره باشد.
اما حتی اگر آمریكاییها بهطور مستقیم از حوزه نفتی ضربهای نخورده باشند، دلایل مهمی برای نگرانی بابت آسیب دیدن از بازار كالاهای پایه وجود دارد. ادوارد یاردنی، اقتصاددان مستقل و استراتژیست معتقد است كه بهطور كلی كالاهای پایه شاخصهای بسیار حساسی از فعالیت اقتصادی جهان به شمار میروند: «معمولا كاهش شدید در شاخص CRB گویای بحران اقتصادی و بازارهای کاهشی سهام است.» البته در حال حاضر وی انتظار چنین رویدادی را ندارد؛ زیرا بهنظر میرسد عدم توازن در بازارهای كالاهای پایه نتیجه محاسبات غلطی بوده كه منجر به عرضه بیش از حد شده است. به گفته وی این تقاضا نیست که ضعیف است؛ «آنچه باید جدی گرفته شود، مشكل عرضه جهانی است.» به گفته مایكل پیرس، اقتصاددان موسسه «کپیتال اکونومیکس»، عامل مهم و پشت پرده عدم توازن، كاهش سرعت نرخ رشد اقتصاد چین و حتی وجود حس محتمل بودن مشكلات بزرگتر در این کشور است كه ناشی از كاهش شدید شاخصهای سهام آن كشور از اواخر ماه ژوئن بوده است. مداخلات دولت چین قبل و بعد از ترکیدن حباب این بازار، وضعیت را بدتر کرد. «انتظار فرودی وخیم را برای اقتصاد چین ندارم، اما این ادراك تاثیرات بالقوهای به جا گذاشته است.» براساس دادههای HSBC، چین بزرگترین مصرفكننده كالاهای پایه در جهان است. این کشور 8/ 12 درصد از کل واردات كالاهای پایه جهانی را به خود اختصاص داده است. این رقم برای ایالاتمتحده که دومین مصرفكننده بزرگ جهانی است، 3/ 10 درصد است. این روزها وقتی چین عطسه میکند، بازار کالاهای پایه پناه میگیرند. ابراهیم پاتل، وزیر توسعه اقتصادی آفریقای جنوبی میگوید: «هر كشور و هر كالای پایهای حكایت جداگانهای دارد و بسیاری از كشورها از این موضوع در عذاب هستند. برای مثال در آفریقای جنوبی یك تولیدكننده اصلی كالای پایه از پلاتین و طلا تا آهن و زغالسنگ و بهنوعی كل صنعت معدن به دلیل افت قیمت كالاهای پایه دچار مشكل شده است.» به اعتقاد یاردنی، اقتصاددان و استراتژیست، بازارهای ارزی نیز از تغییرات شرایط بازرگانی و تجاری تاثیر گرفتهاند. تضعیف ارزهای تولیدكنندگان كالاهای پایه و تقویت دلار آمریكا نمونههایی از تغییرات است. دولت چین ارزش یوآن چین را با ارزش دلار متناسب نگه میدارد تا این ارز نسبت به سایر ارزها تقویت شود. این امر منجر به ارزانتر شدن واردات به ایالاتمتحده خواهد شد و گران شدن صادرات را بهدنبال دارد؛ بهطوریكه به حفظ توازن عرضه و تقاضا كمك میكند. بنابراین میتوان انتظار داشت كه رشد اقتصاد آمریكا كاهش یافته و شاهد افزایش رشد در كشورهای تولیدكننده كالاهای پایه باشیم. یاردنی میگوید: «میتوانست فرصت خوبی باشد! لذت بردن از جو آرام و هزینههای پایین! اما آگاه باشید كه بازارهای جهانی بیثبات و کاهشی میتواند كاملا خطرناك باشد.»